به گزارش مجله خبری نگار، عنوان هتل را یدک میکشند، اما نه در مرتبه هتلهای لوکس و چندین و چند ستاره و نه حتی در رده هتلهای معمولی جای دارند. از سوی دیگر با آنکه بکر و مدرن هستند، ولی خدماتی مانند بِلمَن (باربر)، بِللاندری (خشکشویی) یا حتی سادهترین و رایجترین آنها مثل پذیرایی و رومسرویس را ارائه نمیدهند. جالب اینکه موقعیت جغرافیایی این هتلها که اغلب با نام «هتلهای کپسولی» شهرت یافتهاند، محصور در شور و شلوغی سالنهای عمومی ترمینالهای فرودگاهی (میانگین شدت صدا در این سالنها به بیش از ۱۰۰ دیسیبل میرسد) است. اقامتگزینی در آنها نیز متفاوت از سایر هتلهاست؛ موقت و محدود از یک تا چند ساعت یا روز. هر یک ساعت از فراغت یافتن در میانشان به قدر و قیمت ۷۰ هزار تومان برای مشتریان آب میخورد؛ مشتریانی که بسیاریشان مسافران زودتر از ساعت پرواز به فرودگاه رسیده یا معطل تأخیر در زمان پرواز هواپیما هستند. معدودیشان نیز از میان افراد استقبال و بدرقهکنندهاند که ترجیح میدهند به جای نشستن بر نیمکتهای سخت سالنهای فرودگاهی، در خلوت کوچک هتلهای کپسولی ساعت بگذرانند. خسته و خوابآلود بودن هم وجهاشتراکشان است که سبب میشود کنج دنج هتلهای انفرادی را برای ساعتی چرت قیلوله و نفس چاق کردن غنیمت شمارند. نخستین اتاقکهای هتل کپسولی از حدود یک سال پیش ابتدا در ترمینالهای یک، ۲ و ۴ فرودگاه مهرآباد (۲۳ هتل) و بعد فرودگاههای امامخمینی تهران و شیراز فعال شدند.
تابلوی اطلاعات پروازهای ورودی و خروجی ترمینال شماره ۲ فرودگاه مهرآباد هر چند دقیقه یکبار بهروزرسانی میشود. بعضی مسافران، نزدیک میشوند تا نشانی از ساعت نهایی پرواز خود را در صفحه تابلو پیدا کنند و بعضی دیگر، بیحوصله و تا نامعلوم منتظر، روی صندلیهای فلزی و چندنفره به حالتی عصاقورتداده مینشینند و اطراف را میپایند. کسانی با دسته یا سبدهای گل به استقبال عزیزانشان آمدهاند و دیگرانی نیز با چشمانی نمگرفته به بدرقه خویشانشان مشغولند. تعدادی، تک و طاق و شماری هم جفت و زوج در خیال یا گفتگو درباره گیتهای خلوت، تیکآفهای بیخطر، هزینههای فریتبار (بار اضافه)، چالههای هوایی و کلاسهای پروازی هستند. این میان، باربران، چمدانهای بزرگ و کوچک را بر چرخهای حمل فرودگاهی تلنبار کرده و به هر سوی که مسافران میکشانندشان، روان میشوند. نیروهای خدماتی هم بیوقفه دست در رفتوروب گوشهوکنار سالن وسیع عمومی دارند. صفی کوتاه مقابل غرفه بستهبندی انواع بار و توشههای همراه نمایان است؛ بارهای کوچک با وزنی اندک، سلفونپیچ، بارهای بزرگ با وزنی سنگین، تسمهکشی و کارتنگذاری میشوند. آن سوتر، علاوه بر پیشخوان رزرو خدمات تشریفات و ویآیپی که متصدیاش شیک و اتوکشیده شده لباس پوشیده، بعد از رستوران، کافه و سوغاتیفروشیها، افرادی در اتاق امانتبار به تکاپو و جنبوجوشاند؛ اتاقی که پرسنلاش هر چیزی جز افشانههای اشکآور، شوکر، فشنگ، گازپیکنیکی، بنزین زیپو و باقی مواد اشتعالزا را به سپردگی میگیرند. پیشتر و بالاخره، هتل کپسولی با نمای ۳ اتاقک کانکسطور که سفید، رنگ غالب و رگهها و رشتههای آبی، رنگ مغلوبشان است در سالن عمومی طبقه همکف ترمینال شماره۲ فرودگاه مهرآباد بهچشم و نظر میآید.
با دقت بهدنبال نشانههای خستگی و خوابآلودگی در ظاهر مسافران و افراد گذران است؛ نشانههایی که حالا بعد از حدود یک سال اشتغال یوسف در این شغل به خوبی از بر است؛ یکی چشمانش از فرط خستگی یا کمخوابی قرمز میشود، دیگری کشانکشان و افتاده راه میرود، برخی پیدرپی دهاندره میکنند و از خمیازههای کشدار خمار میمانند، بعضی هم از تنگی خلق، بیجهت ابرو درهم میکشند! یوسف کمترین نشانی از این نشانهها در کسی پیدا کند، بیدرنگ نزدیکش میشود: «اگر به کمی خواب و استراحت برای سرحال شدن یا رسیدن موعد قرار و پروازتان نیاز دارید، پیشنهاد میکنم مهمان ما در هتل کپسولی شوید؛ هر یک ساعت اجاره اتاقهای هتل ۷۰ هزار تومان است.» بعد، اگر متوجه میل و کنجکاوی مشتری شود، ادامه میدهد: «تشریف بیاورید از نزدیک داخل اتاقهای هتل را ببینید. به خدا که ضرر نمیکنید؛ هتلی دنج در جایی نادنج!» امید یکی از مسافران خسته در تور بازاریابی یوسف گیر میافتد! او که تا پرواز دوم خود بیشتر از ۴ ساعت زمان دارد، تصمیم میگیرد بدون پافشاری پیشنهاد یوسف را برای بررسی اتاقهای هتل کپسولی بپذیرد. اتاقهایش به اندازه جای خواب و کمی حرکت یکنفر؛ دیوارهایش از جنس فلز و فایبرگلاس، پهنهاش تنگ و کوچک با فضایی مینیمال که یک ضلعش تختخوابی معمولی با رول روکشهای یکبار مصرف و ضلع دیگرش میز و صندلی تاشو قرار گرفته است. قفل و کلید هوشمند هر اتاقک هتل هم پس از پرداخت الکترونیک به ضرب لمس سرانگشتان مهمان یا مستأجر باز میشود. یوسف آخرین شروط اقامت در هتل کپسولی را اضافه میکند: «حداقل یک ساعت و حداکثر ۱۲ ساعت اجازه اقامت دارید که اگر نیاز به زمان بیشتری داشتید میتوانید تمدید کنید.»
علاوه بر ۳ اتاقک هتل کپسولی که در طبقه همکف سالن عمومی ترمینال شماره ۲ فرودگاه مهرآباد پیوسته پر و خالی از مشتری میشوند، ۸ اتاقک دیگر در طبقه بالای آن، پذیرای مشتریان بیشتر است. از توضیحات محمدرضا، مسئول پذیرش اتاقکهای هتل کپسولی طبقه فوقانی، اینطور برمیآید: «عموما مسافرانی که میخواهند بیشتر از یک روز در هتل کپسولی اقامت داشته باشند، اتاقکهای طبقه بالا را بهدلیل خلوت بودن محیط پیرامونیشان انتخاب میکنند.» بهار، دیگر متصدی پذیرش هتل نیز میگوید: «مشتریان اینجا معمولا استادان دانشگاه و متخصصان حوزههای گوناگون هستند که برای سخنرانی یا برگزاری ورکشاپ دعوت میشوند.» اینان درواقع عطای امکانات ضروری و مجلل هتلهای معمولی و لوکس را به لقای اقامت ارزان و آسان در هتلهای کپسولی میبخشند. بهار و محمدرضا ساعتهای زیادی از روز سرشان شلوغ است یا بهکار اجاره و تمدید هستند یا نقص و خرابی امکانات محدود داخل اتاقکها از پرده، سیستم تهویه، نور و روشنایی تا کلید و پریزهای برق را به خواست مشتریان و مهمانان رفع و پیگیری میکنند. گاهی هم سعی در باز رساندن وسایل جامانده مسافران در هتلهای کپسولی مانند کیف، تلفن همراه، کتاب، دارو و سایر لوازم شخصی دارند. محمدرضا با حوصله بیشتر، میدان را دست میگیرد. در چنین مواقعی راهکارهایش ازجمله مراجعه نفرات اضافه به اتاقکهای هتل کپسولی در ترمینال شماره ۴ فرودگاه (۶ اتاقک) یا اتاقکهای هتل کپسولی در ترمینال شماره یک (۵ اتاقک) مؤثر واقع میشود.
امید، نخستین مشتری صبحگاه است که برای ۳ ساعت استراحت و کار با لپتاپش اتاقکی را اجاره میکند. کمی بعد مشتریانی دیگر برای باقی اتاقکها از راه میرسند. برخیشان مانند پروین که دانشجوی مهمان در یکی از دانشگاههای دولتی تهران است تجربه اقامت در هتل کپسولی را از پیش دارند و برخی دیگر نیز به واسطه تبلیغات فضای مجازی با سازوکار این هتلهای جمع و جور آشنا هستند. پروین اینبار هم با پسر خردسالش از شیراز آمده است. یوسف او را میشناسد: «به موقع رسیدید؛ اتاقک همیشگیتان اجاره نرفته است.»
منبع: همشهری